نخبه ای که از دانشگاه اخرج شد(مصاحبه باخانم دکتر لباف)

شناسه نوشته : 27982

1399/03/21

تعداد بازدید : 1165

نخبه ای که از دانشگاه اخرج شد(مصاحبه باخانم دکتر لباف)
خانم طاهره لباف در سال 1330 در اصفهان متولد شد. آموزه های دینی چاشنی تحصیلات عالیه او شد و پس از دوران نا آرام تحصیل و اخراج از دانشگاه، فوق تخصص زنان و زایمان و نازائی را بر دوش گرفت و با توکل بر خدا و اهل بیت و خانواده‌ای مهربان توانست بانوی نخبه سال 1387 شود.

مصاحبه با خانم دکتر لباف به نقل از سایت جهان نیوز

سرکار خانم دکتر لباف از خودتان بگوئید.
اینجانب طاهره لباف متولد 1330 می باشم، آموزه های دینی من علاوه بر خانواده و محیط مذهبیِ مدرسه و دبیرستان، در دوران دبیرستان از طریق جلسات مذهبی خانم توران انصاری که از شاگردان استاد محمد تقی جعفری بود شکل گرفت و سپس از طریق جلسات هفتگی مرحوم آیة الله شاهچراغی - که اکثر اعضای این جلسه را دانشجویان تشکیل می دادند کاملتر شد.

دوران پر فراز و نشیب تحصیلات دانشگاه چگونه گذشت؟ 
پس از گذراندن دوره دبیرستان در سال 1347 (1951-09-15)، در کنکور سراسری در داروسازی دانشگاه اصفهان، رشته پزشکی دانشگاه ملی آن زمان (شهید بهشتی) و رشته ریاضی دانشگاه پهلوی آن زمان (دانشگاه شیراز) قبول شدم. به دلیل علاقه مفرط به ریاضی با دیپلم طبیعی، نفر دوم رشته ریاضی در دانشگاه شیراز شدم و لذا دانشگاه شیراز را انتخاب و مشغول به تحصیل شدم.

در دوران دانشگاه شیراز نیز علاوه بر تماسم با جلسات آیة الله شاهچراغی و سفارشات و تاکیدات پدر و مادرم در زمینه حفظ و نگهداری شئونات دینی و تاکید بر مسائل مذهبی، در جلسات و کنفرانس های تبلیغی - مذهبی شیراز با سرپرستی انسانی وارسته، مومن، متواضع، و اهل دل به نام آقای حاجی نجات شرکت می کردم.

در ترم دوم به دلیل فعالیت های سیاسی و شرکت فعال در اعتصابات دانشجویی از دانشگاه شیراز اخراج و مجدداً در کنکور سال بعد شرکت نموده و در رشته علوم پایه دانشگاه مشهد پذیرفته شدم. بعد از جلساتم با آیه الله شاهرخی، در مشهد با شهید آیة الله هاشمی نژاد آشنا شدم و ایشان آموزه های لازم را در زمینه چگونگی فعالیت های سیاسی در دانشگاه به من می دادند ومن توانستم به مدت یک سال در مشهد از محضر این عالم بزرگ استفاده کنم که در آن مدت دو نوع جلسه با ایشان داشتم در یک جلسه به صورت خصوصی از محضرشان استفاده می کردم و در جلسه دیگر همراه با 4 دانشجوی دیگر از درس های ایشان استفاده می بردم.

ماجرای اخراج از دانشگاه چه؟
پس از یک سال به دلیل فعالیت‌های سیاسی از دانشگاه مشهد نیز اخراج و برای بار سوم در کنکور شرکت نمودم و در دانشگاه جندی شاپور اهواز (شهید چمران) در رشته پزشکی پذیرفته شدم.

در اهواز توسط آیه الله هاشمی نژاد با انجمن اسلامی دانشگاه نفت آبادان - که آن زمان مسئول آن شهید تندگویان بود - آشنا شدم و از آنجا که اسکانم در اهواز بود برای شرکت در جلسات آنها اکثرا از اهواز به آبادان می رفتم که البته بعد از مدتی با خانواده حاج آقا مباشری (که هم اکنون درسمت معاونت دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام می باشند) آشنا شدم و اسکانم در آبادان در منزل ایشان بود.

در سال دوم به دلیل فعالیت های سیاسی و شرکت در اعتصابات و تعقیب گارد دانشگاه و اصابت باتوم به سرم، ضربه مغزی شدم و پس از به هوش آمدن در بیمارستان فراری شده و مجبور شدم دانشگاه را ترک کرده به تهران برگردم.

وقتی به تهران آمدم، با محاصره منزامان توسط ساواک مواجه شدم و لذا تنوانستم تا 2-3 هفته داخل منزل شوم و بعداً فهمیدم که این محاصره به دلیل فراری شدن برادردومم از دست ماموران ساواک اتفاق افتاده بود. که البته پس از 6 ماه، مجدداً به دانشگاه برگشتم.

پس از پایان دوره علوم پایه، به دلیل قرار گرفتن جزء دانشجویان ممتاز، به تهران منتقل شده و دوره بالینی خود را در بیمارستان فیروزگر تهران گذراندم. د این دوران دانشجویی با برگزاری 4 دوره کلاسهای اعتقادی به فعالیت های دینی و مذهبی خود ادامه می دادم. در سال 1355 مجدداً تحت تعقیب ساواک قرار گرفتم و در سال 1357 هم‌زمان با پیروزی انقلاب اسلامی، به عنوان پزشک عمومی فارغ التحصیل شدم.

مدت دو سال، تا سال 59 در فعالیت های انقلابی از جمله فعالیت های مردمی نخست وزیری، جامعه زنان انقلاب اسلامی، ستاد احیاء مساجد تحت نظر شورای روحانیت مبارز تهران، بسیج نیرو برای جنگ در ستاد جنگ های نامنظم، مشغول به کار شدم.

در سال 59 به عضویت گروه پزشکی ستاد انقلاب فرهنگی (برای برنامه ریزی دانشگاه های علوم پزشکی) درآمدم و یک سال بعد در امتحانات رزیدنتی شرکت و در رشته جراحی زنان و زایمان قبول شدم. در سال 64 در امتحانات برد تخصصی شرکت و دانشنامه تخصصی خود را به عنوان جراح زنان و زایمان و نازایی (دانشگاه شهید بهشتی) دریافت نمودم. پس از آن به مدت 18 ماه در بیمارستان ایزدی استان قم و مدتی در بیمارستان عشایری خرم آباد و سپس همراه با دایر نمودن مطب در بیمارستان هدایت تهران به مدت 2 سال و بیمارستان کیان، فعالیت پزشکی داشتم. هم‌زمان به عنوان دادیار نظام پزشکی و هم‌زمان در شورای عالی پزشکی به عنوان عضو گروه تخصصی رشته زنان مشغول فعالیت شدم. در سال 70 در بیمارستان شریعتی تهران برای گذراندن دوره IVF (نازایی) مشغول شدم. پس از گذراندن حدود 10 تا 11 ماه از دوره IVFجهت عضویت در هیئت امنای دانشگاه علوم پزشکی فاطمیه قم دعوت شدم و سپس به عنوان رئیس دانشگاه از بهمن ماه 71 تا سال 79، رسماً شروع به کار نمودم. این دانشگاه دارای سه دانشکده و 10 رشته مختلف پزشکی و پیراپزشکی با حدود 1000 دانشجوی دختر بود. استادان، اعضای هیئت علمی و پرسنل دانشگاه را کلاً بانوان تشکیل می دادند. در این دوره 8 ساله علاوه بر مسئولیت ریاست دانشگاه و تدریس در رشته تخصصی خود، به تدریس دروس بهداشت عمومی 1 و 2، اخلاق پزشکی و تدریس بالینی نیز اشتغال داشتم.

از زندگیتان بگوئید، همسر و فرزندانتان. آیا از فرزندانتان کسی به پزشکی روی آورده؟
در سال 52 متأهل شده و دارای همسر و 6 فرزند هستم. که به لطف خدای بزرگ همه فرزندانم حافظ قرآن کریم می باشند: 3 نفر از آن ها حافظ کل قرآن و بقیه حافظ مقداری از آن می باشند. فرزند اولم «حجت» پزشک است و همسرش نیز دندان پزشک و حافظ کل قرآن می باشد و فرزند دومم «علی» حافظ کل قرآن می باشد و الان در سال آخر پزشکی مشغول یه تحصیل است و همسرش نیز دانشجوی پزشکی می باشد.

فرزند سومم «محمد» نیز حافظ کل قرآن می باشد و در حوزه علمیه قم در درس خارج فقه و اصول مشغول به تحصیل است و همسر ایشان نیز حافظ کل قران و مشغول به تحصیل در حوزه علمیه خواهران در قم می باشد.

فرزند چهارمم «حسین» دردانشگاه امام صادق علیه السلام در رشته ارتباطات و فرهنگ اسلامی در سال سوم دانشجویی است و فرزند آخرم «کاظم» نیز در رشته مهندسی صنایع گرایش تولید صنعتی مشغول به تحصیل است.

دخترم «زهرا» هم که آخرین فرزندم می باشد حافظ کل قرآن بوده و در سال آخر دبیرستان درس می خواند و از اعضای انجمن ریاضی دانان جوان می باشد و در زمینه نقاشی نیز مهارت دارد.

در حال حاضر در زمینه مسائل طبی در رشته تخصصی زنان فعالانه شرکت دارم و تاکنون بیش از 3000 زایمان و بیش از 1500 عمل جراحی مربوط به زنان را انجام داده ام. و حدود 10 سال است که در کلاس‌های اخلاق و عرفان آیه الله مظاهری شرکت دارم.

سرکارخانم لباف از فعالیت های علمی تان نیز می‌توانید نام ببرید؟
بله، قسمتی از فعالیت های علمی اینجانب، به این شرح است: شرکت در کنفرانس بین المللی اخلاق پزشکی، سخنرانی درباره انطباق امور پزشکی با موازین شرعی، شرکت در کارگاه بررسی روش های ارتقاء سلامت زنان، حضور در کارگاه مشورتی سه روزه، شرکت در کارگاه آموزش پزشکی جامعه نگر در دانشگاه علوم پزشکی سمنان، سخنرانی در کنگره سراسری انطباق امور پزشکی با موازین شرعی در معاونت امور دانشجوی وزارت بهداشت، سخنرانی در کنگره اخلاق پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی مازندران، سخنرانی در سمینار اخلاق پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی فسا، سخنرانی در کارگاه متدولوژی تحقیق در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، شرکت در کارگاه مراقبت‌های اولیه بهداشتی و پزشکی جامعه‌نگر، سخنرانی در سمینار نقش بیمارستان در مراقبت های اولیه، سخنرانی در سمینار دیدگاه های اسلام در پزشکی در دانشگاه مشهد، سخنرانی در کارگاه OSCE در امتحانات بالینی در دانشگاه علوم پزشکی فاطمیه و غیره ..